بانوانی در جامعه حضور دارند که نسیمی از حضرت زینب(س) به آنها خورده است و آنها افرادی هستند که فکر و عملشان صادق است، البته تفاوتهایی در آفرینش افراد وجو دارد، اما حکمت خداوند در این است که اگر جایی نقصان وجود داشته باشد در نقطه دیگر جبران شده است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، برنامه درسهایی از قرآن با محوریت موضوع «مقام زن در قرآن کریم» با عناوین حضرت مریم و مائده آسمانی، همسر فرعون، الگوی همه مؤمنان، حضرت زینب(س) و دفاع از ولایت، نقش چهار زن در زندگی حضرت موسی، سعی میان صفا و مروه، یادگار هاجر، حضور زن در جامعه، به دور از رفتار تحریکآمیز، تفاوتها در آفرینش بر اساس حکمت الهی، پاداش پرستاری از بیماران و سالمندان با حضور حجتالاسلام محسن قرائتی، پنجشنبه، 15 اسفندماه از تلویزیون پخش شد.
حجتالاسلام قرائتی در ابتدای این برنامه گفت: عزیزانی که پای تلویزیون هستند این بحث را زمانی میشنوند که تولد حضرت زینب (س) است؛ میخواهم مقداری راجع به زن در قرآن صحبت کنم؛ چون من معلم قرآن هستم، دوست دارم هر چه میگویم رنگ و بوی قرآنی داشته باشد.
وی ادامه داد: زن و مرد هیچ فرقی با هم ندارند، قرآن میگوید: «مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ» (اعراف/189) یعنی زن و مرد یکی هستند، اینطور نیست که یکی از طلا، دیگری از نقره باشد.
حجتالاسلام قرائتی اظهار کرد: خداوند در سوره آل عمران آیه 46 به حضرت مریم(س) میگوید: «اصْطَفَاکِ»، یعنی تو را انتخابت کردم، مصطفی نیز به معنی انتخاب شده است که از اوصاف پیغمبر(ص) است، بنابراین کلمه مصطفی راجع به زن نیز در قرآن آمده است.
وی بیان کرد: زن، میتواند به جایی برسد که مائده آسمانی برایش نازل شود، همانطور که حضرت مریم(س) هنگامی که در حال نماز بودند، نعمتهای خداوند برایشان نازل میشد و حضرت زکریا که پیغمبر خداست، بارها شاهد این رحمت خداوند بودند و برایشان سؤال بود که چرا از این رحمت خداوندی بیبهره ماندهاند و این موضوع نشاندهنده این است که زن میتواند چه جایگاهی داشته باشد.
حجتالاسلام قرائتی با اشاره به این که زن، میتواند به جایی برسد که خدا به قلبش الهام کند، افزود: مادر حضرت موسی(ع)، ایشان را زمانی به دنیا آورد، که فرعون هر پسری را که به دنیا میآمد، میکشت و مادر موسی(ع) میترسید که فرزندش را بکشند، امروزه نیزمشاهده میشود که اسرائیل اقدام به قتلعام خردسالان کرده است و مادران این خردسالان باید از آیه 7 سوره قصص که میفرماید «وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ» الهام بگیرند، پس زن میتواند مورد الهام خداوند قرار بگیرد.
وی با بیان این که همسر فرعون؛ الگوی همه مؤمنان در قرآن معرفی شده است، با ذکر آیهای از قرآن، عنوان کرد: «وَضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا»، در این آیه خداوند یک مثال زده است، «لِّلَّذِینَ آمَنُوا» یعنی خدا برای «الَّذِینَ آمَنُوا» یک نمونه گفته است و آن نمونه امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» (تحریم/11) است، یعنی زن فرعون! «الَّذِینَ» خطاب به مردها و «اللاتی» خطاب به زنهاست، قرآن نمیگوید خدا برای زنها، الگو تعیین کرده است، میگوید خدا برای هم مردها، هم زنها... زن فرعون! را به عنوان الگو معرفی کرده است، یعنی یک زن میتواند حتی الگوی مرد باشد.
حجتالاسلام قرائتی در ادامه تصریح کرد: همسر فرعون به این دلیل مهم و خاص بود که از همه لذتها و خوشیهای دنیا به خاطر خدا گذشت، این در حالی است که زنان به طلا و خوشیهای دنیا علاقهمندند، ولی همسر فرعون در کاخی قرار داشت که طلا بود و نهر آب در اختیارش بود و طبق آیه قرآن «یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ» (زخرف/51)، فرعون میگوید، حکومت مصر مال من نیست؟ «وَهَـٰذِهِ الْأَنْهَارُتَجْرِی مِن تَحْتِی» من کاخم روی آب است، نهرهای مختلف در باغ من تاب میخورند و من باید حکومت کنم، در عین حال همسرش میگوید: خدایا! من نه کاخش را میخواهم، نه باغش را، نه طلایش را، نه نازش را! خدایا من را نجات بده! من فرعون را نمیخواهم؛ این که زن، پشت پا بزند به همه زر و زیورها و همه لذتها، کاخها، باغها و نهرها و همه را بگوید نمیخواهم، خیلی مهم است.
وی با اشاره به حضرت زینب(س) و دفاع وی از ولایت، تصریح کرد: زینب کبری(س) یک چنین کاری کرد، شوهر زینب(س) تاجر بود، اما ایشان گفتند: تجارت را نمیخواهم، با خودت هم خداحافظی میکنم، من امام حسین(ع) را میخواهم، در یک انتخاب زینب کبری(س)، همه چیز را رها کرد و در سخنرانیهایش به این اشاره نکرد که دو تا از فرزندانش شهید شدهاند، با اینکه زینب کبری(س) در کربلا دو تا از جوانانش شهید شدند، نگفت من مادر شهید هستم، بلکه از امامت و ولایت گفت و از بچههایش سخنی به میان نیاورد و این بسیار ارزشمند است.
حجتالاسلام قرائتی اظهار کرد: اگر بخواهیم فاصله بین زینب کبری(س) را با بعضی از دخترها حساب کنید، همین بس که بعضی از دخترها در سؤالاتی که میپرسند، مطرح میکنند که اگر لاک بزنند، میتوانند نماز بخوانند؟ یعنی لاکشان را از خدا بیشتر دوست دارند.
وی ادامه داد: این در حالی است که زینب کبری(س) همه چیزش را برای خدا داد، شناخت زینب(س) دشوار است، ایشان خیلی شجاع بودند، به یزید گفتند: یا یزید!، ای یزید! «انّی» به درستی که من! «لاستصغرک» «استصغر» همان صغیر! من خیلی تو را صغیر و کوچک میبینم، خیلی کوچکی! خیلی مهم است، خیلی مهم است، یک زن، زمانی که در کاخ یزید، اسیر بود، به عنوان مادر و خواهر دو شهید و در حالی که 18 شهید در راه خدا تقدیم کرده بود، حاضر شدند و گفتند: «انّی لاستصغرک» و این جمله، خیلی بزرگ است.
حجتالاسلام قرائتی با اشاره به این که گذشتن از رفاه، شوهر و بچه، خیلی روح بزرگی میخواهد، عنوان کرد: زنهایی هستند در جامعه که نسیمی از زینب(س) به ایشان خورده است، در جلسهای در برنامه سمت خدا، راجع به قرضالحسنه و برکات قرضالحسنه، صحبت شد، بانویی گفته بود که من که پول ندارم قرض بدهم، پس باید کاری کنم، الآن که روزهای زمستان است، میشود روزه گرفت، بنابراین روزه قضا برای دیگران به جا میآورم و با پولی که دریافت میکنم به صورت قرضالحسنه به دیگران کمک میکنم.
وی گفت: این زن پول ندارد، اما به خودش زحمت داده و با این کار چند عمل ثواب انجام میدهد، اول این که خانمی که بدهکار به روزه است را از قهر خدا نجاتش میدهد، بعد این که خودش پولدار میشود و هم پولش را در اختیار قرضالحسنه قرار میدهد.
حجتالاسلام قرائتی بیان کرد: مسئله دیگر این که به زن میگویند: «صدیقه»، «وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ» (مائده/75)، «صدیق» از «صدق» است، «صدق» یعنی راست گفتن، «صدیق»، یعنی کسی که سر تا به پا «صدق» است، یعنی فکرش با بیانش، با عملش با هم هماهنگ است، گاهی وقتها آدم با زبان یک چیزی میگوید، در دل یک چیز دیگر است.
نقش چهار زن در زندگی حضرت موسی(ع)
وی گفت: حضرت موسی(ع) را چهار زن نگهداشتند، ما خبری از پدر موسی(ع) نداریم، اولین زن، مادرش بود که خدا به او وحی کرد، شیرش بده، بگذارش در جعبه و بیندازش در دریا، ما برمیگردانیم به تو! برگردانش، ما برمیگیردانیم، خوب بعداً هم این بچه به مادرش برگشت! دومین زن، خواهر موسی(ع) بود که عقب این رودخانه رفت، ببیند سرنوشت این جعبه، چه میشود، جعبهای که موسی در آن است، جعبه را گرفتند و فرعون، دید این بچه است و خواست او را بکشد، زن فرعون هم یک نقش داشت، چون فرعون میخواست بچه را بکشد، زن فرعون اینجا نهی از منکر کرد، گفت: «لَا تَقْتُلُوهُ» او را نکش.
حجتالاسلام قرائتی عنوان کرد: طبق آیه 9 سوره قصص «عَسَىٰ أَن یَنفَعَنَا»، همسر فرعون گفت: شاید به درد ما بخورد، ما که بچهدار نمیشویم، این بچهمان است، فرعون گفت: به من گفتهاند یک پسری امسال به دنیا میآید، کاخ تو را زیر و رو میکند، ما امسال هر زنی پسر به دنیا آورد، باید بکشیم، گفت: این پسر را که معلوم نیست چه کسی به دنیا آورده است، این را آب آورده است، بالاخره با نهی از منکر، زن فرعون، جلوی قتل موسی(ع) را گرفت.
وی گفت: وقتی بچه را گرفتند، خوب بچه نوزاد است و شیر میخواهد، هر دایهای آوردند، بچه شیر نخورد، خواهر فرعون گفت: «هل» آیا! «هَلْ أَدُلُّکُمْ» شما را دلالت بکنم، راهنمایی بکنم، «علی» به خانهای که «عَلَىٰ أَهْلِ بَیْتٍ» به یک اهل بیتی شما را راهنمایی بکنم که «یَکْفُلُونَهُ» نه فقط شیرش بدهد، تحت تکفل بگیرد، یعنی بهداشتش، تغذیهاش، خواب و خوراکش را، اگر میگفت: «هَلْ أَدُلُّکُمْ علی امّه» لو میرفت، یعنی یک کلمه «أَهْلِ بَیْتٍ» را میگفت، «امه» لو میرفت، تازه سؤال کرد، «هل» اصلاً سؤال که میکند یعنی به حال شک حرف میزند، آیا مثل اینکه میگویم: آیا تشنهای؟ یعنی شک دارم که تشنهای! گفت: «هل» یعنی آیا! یعنی یک جوری حرف زد که نگویند، یک مأموریتی دارد و این خیلی مهم است.
حجتالاسلام قرائتی افزود: موسی(ع) دشمن فرعون در خانه فرعون بزرگ شد و لذا وقتی موسی(ع) به فرعون گفت که باید بنده خدا باشی، گفت: «نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا» (شعراء/18) من تو را در خانهام بزرگ کردم، تو حالا ادعای پیغمبری میکنی؟ میگوید که «تِلْکَ نِعْمَةٌ» این نعمت است که من در خانه تو بزرگ شدم؟ پیداست که تو ستمگری! من باید خانه بابام بزرگ شوم، چرا یک حکومتی راه انداختی به قدری وحشتآور که من را باید مادرم در آب بیندازد، شما من را از آب بگیرید، همینطور ناشناس برگردم به سینه مادرم و در کاخ تو بزرگ شوم؟ «تِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ» (شعراء/22) این نعمت است که به من میگویی؟ در خانه تو بزرگ شدم... من باید در خانه پدرم بزرگ شوم و همین دلیل بر بدی تو است.
وی بیان کرد: چهار زن موسی(ع) را اداره کردند، مادر موسی(ع)، خواهر موسی(ع)، زن فرعون و همسر موسی(ع)! زنهای ما هم در انقلاب اسلامی خیلی نقش داشتند، من یادم نمیرود، راهپیماییهای اول در قم در مسجد اعظم... اولین راهپیماییهای قم را زنها آمدند دور حوض مسجد اعظم و شعارمیدادند، آن وقت طلبهها و مردها به غیرت آمدند، زنها، مردها را راه میاندازند.
حجتالاسلام قرائتی گفت: دیوار کعبه به خاطر یک زن، مادر حضرت علی(ع) شکافته شد، سعی میان صفا و مروه، یادگار هاجر در کنار کعبه یک خیابان چهارصد متری سقف پوشیده است، به نام صفا و مروه! یک خیابان چهارصد متری است، در این خیابان چهارصد متری، حدود بیست تا سی مترش را دو تا مهتابی سبز زدهاند، علامت است، همه مسیر را عادی راه میروند، ولی به این سی چهل متر که میرسند، باید هیجانی بدوند، میگوئیم چرا اینجا همه ورمیجوند؟ آیتاللهالعظمی، تاجر، رئیس جمهور، هر کس باشد، ورمیجود، میگویند یک زنی بچهاش را اینجا گذاشت برای آب! به سراغ آب رفت، این قسمت راست بچش بود، راست بچش که میدید بچه نوزادش دارد بال بال میزند، تشنهاش است، این مادر هم هیجانی میشد، تا دیگر بچه از چشمش که دور میشد، عادی راه میرفت.
وی عنوان کرد: یعنی یک زن سوخته، لرزیده و هیجانی شده، به تمام پولدارهای کره زمین میگوید: بروید آنجا، سعی صفا و مروه واجب است و در این واجب، این قسمتش مستحب است که هروله کنید، یعنی با هیجان بدوید، زن میتواند تاجرهای کره زمین را راه بیندازد، زن این است که در بیابان کاری بکند که در طول تاریخ اثر بگذارد، این را زن میگویند، «انی لاستصغرک» به قویترین آدمهای کره زمین بگوید: بسیار سبکی! پستی! و زن خیلی مهم است.
حضور زن در جامعه به دور از رفتار تحریکآمیز
حجتالاسلام قرائتی تصریح کرد: به دور از رفتار تحریکآمیز، زن حق تحریک ندارد، چهار رقم تحریک در قرآن داریم، زن حق ندارد با حرفش مردها را تحریک کند، یک طوری حرف بزند که دل جوان را ببرد، آیهاش چیست؟ «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» (احزاب/32) یعنی حرف که میزنید، خضوع! با کرشمه حرف نزنید، «فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» آن کسی که مریض است، عیاش است، دلش به سمت تو کشش پیدا کند.
وی اظهار کرد: به امیرالمؤمنین(ع) گفتند: شما چرا به زنها سلام نمیکنی؟ پیغمبر(ص) به زنها سلام میکند، حضرت علی(ع) فرمود: پیغمبر سی سال از من بزرگتر است، من نگران هستم به یک زن جوانی سلام کنم، او یک طوری جواب بدهد، دل علی بلرزد، این یعنی ممکن است... علی(ع) مواظب خودش بود، در رابطه با تحریک با لباس! آیهای در قرآن آمده است که «لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَىٰ» (احزاب/33) «تَبَرُّجَ» از برج است، برج ساختمانی را که در شهر چشمک میزند، میگویند: برج است، میگوید در خیابان لباسی نپوشید که به مردم چشمک بزند، امام کاظم(ع) فرمود: کسانی که دست به یک حرکاتی میزنند، اینها مشکل روحی دارند، کمبود دارند، دست به یک کارهایی میزنند که بلکه مردم به آنها نگاه کنند، حالا نباید حتماً دختر باشد، پسر است، مثلاً موتور دارد، برای اینکه مردم نگاهش کنند، چرخ جلو را بلند میکند، صدای موبایلش را صدای حیوانات میگذارد و غیره، امام کاظم(ع) فرمود: کسانی که غیر طبیعی هستند، اینها بیماری روحی دارند، یعنی یک کمبودی دارند.
تفاوتها در آفرینش بر اساس حکمت الهی
وی افزود: گاهی وقتها زنها یا مردها میگویند: آقا چرا خدا برای ما کم گذاشته است؟ من یک جایی سخنرانی میکردم، یک دختری گفت: آقای قرائتی، خدا عادل است؟ گفتم: بله! گفت: اگر خدا عادل است، چرا من زشت هستم و خواستگار برای من نمیآید؟ حالا معلم دینی، امور تربیتی، استاد دانشگاه چه جوابی میدهد؟ طلبهها چه جوابی میدهند؟ هیچ کس جوابی نداده به جز علی(ع)! امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میگوید: دختر خانم، آقا پسر، مردم عزیز! اگر یک جایی دیدید کمرنگ است، نگاه بکنید کجا پررنگ است، ممکن است یک جایی کمرنگ باشد، مثلاً شکل این دختر سه نمره پائین است، استعدادش! یا حافظهاش! یا اعصابش! یا نسلش! دختره زیباست، زود هم خواستگار برایش میآید.
حجتالاسلام قرائتی گفت: خدا بیامرزد اموات را، پدر من یک روز به من گفت: محسن تو برای چی خوب هستی؟ گفتم: نمیدانم شما بگو! گفت: تو برای این خوب هستی که سرت را ببرند بیندازند در خیابان، هر کس میآید هیکلت را ببیند، بگوید: چه جوان رشیدی است، هیچ عرضهای نداری! خدا بیامرزدش، خوب منو میشناخت، همینطور هم هست، من اگر تخته سیاه و کلاس را از من بگیرند، هیچ هنری ندارم، رفتم تعلیم رانندگی، چند ساعت! راننده گفت: آقا از خیرش بگذر، تو خودت را خواهی کشت، یک کسی ممکن است در یک جایی قوی باشد، در جای دیگر ضعیف است.
وی عنوان کرد: «ماد القامة» قد بلند است، همت کوتاه است، «طلیق اللسان» بیان خیلی روان است، «حدید الجنان» قلبش سنگ است، «قرن بسعتها فاقتها» عربیهایش برای نهجالبلاغه است، یعنی خداوند هر کجا گوشت گذاشته است، یک استخوان هم درونش گذاشته است، دل بیغصه وجود ندارد، منتها غصهها رنگارنگ است، هر کسی غصه خودش را میبیند، غصههای دیگر را نمیبیند، یک وقت در فرودگاه مشهد خدمت آیتاللهالعظمی بهجت نشسته بودیم، منتظر هواپیما بودیم، همینطور که من خدمت ایشان نشسته بودم، یک مرتبه ایشان آهی کشید، گفتم: چه شد؟ گفت: دل! دل! گفتم: بروم زنگ بزنم آژانس بیاید؟ گفت: نه! گفتم: الان درد گرفت؟ گفت: نه چهل سال است، گفتم: شما چهل سال است... گفت: بله! گفت: ببین هر کسی یک غصهای دارد، غصه من هم این درد دل من است، من نگرانم به خدا بگویم: خدایا این غصه را برطرف کن، خدا یک غصه دیگر بدهد که آن راه دستم نباشد، حالا ما با این غصه رفیق شدهایم، این الان راه دسته من است، میترسم این غصه را بگیرد یک غصه دیگر بدهد.
حجتالاسلام قرائتی تصریح کرد: حضرت امیر(ع) میفرماید: گوشت بیاستخوان نیست، قد بلند، همت کوتاه! بیان روان، قلب سنگ! «سعتها فاقتها» کنار گشایشها... تحریک با سخن، تحریک با لباس، تحریک با نگاه! «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ» (نور/31) «قل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا» (نور/30) «تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ» (قصص/25) راه رفتن، تحریک با اختلاط! زن و مرد با هم بودن! به هر حال اینها مسائلی است که باید رعایت شود.
پاداش پرستاری از بیماران و سالمندان
وی با اشاره به این که روز تولد حضرت زینب کبری(س) را روز پرستار گذاشتهاند، با ذکر حدیثی، عنوان کرد: یک کاروانی داشتند میرفتند، مدینه! در مدینه یک نفر مریض شد، یک نفر گفت: من پرستار بیمار! شماها بروید زیارت پیغمبر(ص)! قبرستان بقیع زیارت چهار امام، بعداً قصه را که به حضرت گفتند، حضرت فرمود: آن کسی که پرستار این بیمار بود، ثوابش کمتر از آن نبود که رفت زیارت پیغمبر(ص)، بنده بیمار میشوم، میافتم، پزشک و پرستار تلاش میکنند و مرا از مرگ نجات میدهند، تا آخر عمرم هر عبادتی بکنم، آن دکتر و پرستار در کار من شریک هستند.
حجتالاسلام قرائتی گفت: پرستار هم لازم نیست پرستار رسمی باشد، من چند روز پیش رفتم خانه یک کسی که پدر دو شهید است، الآن هم افتاده است در خانه و دیگر نمیتواند حرف بزند، ولی این مادر دو شهید چنان از پدر این دو شهید پرستاری میکرد، زن و شوهر بودند، مرد افتاده بود و زن پرستاری میکرد، زنهایی که پرستاری میکنند از شوهرهای مریض! شوهرهایی که پرستاری میکنند از زنهای مریض! دخترها و پسرهایی که پرستاری میکنند، این اجر را به کسی ندهید، اشتباه میکنند آنهایی که پول میدهند به یک کسی و میگویند پرستاری کن، پاداش پرستاری را خدا میداند که چقدر است، بسیار فکر بدی است که سالمندان را آدم ببرد و یک جای دور بگذاردشان! قرآن میگوید: سالمندان باید در خانه خودت باشند.
وی بیان کرد: من به شهرداری تهران و شهرداری کلانشهرها که یک جلسه آمده بودند، گفتم: منطقه سالمندان... حالا بگو خانهها تنگ است، آپارتمان است، خانم اجازه نمیدهد پدر پیر، مادر پیر، خیلی خوب! خانم اجازه نمیدهد، شهردار هر منطقهای توی یک منطقهای یک چندصدمتر زمین بگیرد، دور تا دورش، سوئیتهای کوچک درست کند، بنده که پدر مادرم پیر شدهاند، خانواده یا خودش مریض است، یا نمیتواند، یا خانهاش تنگ است، به هر دلیل بروند در همان محله یک سوئیت بگیرند، بگویند اینجا باش و هر روز به والدینشان سر بزنند، «عِندَکَ الْکِبَرَ» قرآن میگوید پدر و مادر باید پهلوی خودت پیر بشود.
حجتالاسلام قرائتی افزود: باید شهرداری هر منطقه این که برای و گل و بلبل بودجه دارد، یک هزار متر زمین بگیرد و سوئیتهایی درست کند، هر پیرمردی را که نمیتواند در خانه زندگی کند، بیاید آنجا، حتی پیرمرد میتواند برود در سوئیت خودش، وقت شام بیاید شام بخورد، برود آنجا بخوابد. خواب و خوراک قدم زدنش آنجا باشد، ولی شام و ناهارش را بیاید خانه پسرش، دخترش، غذا بخورد و برود، هم پسر و دختر خدمت کنند، هم در خانههای تنگ بشود زندگی کرد.
وی در پایان ضمن تبریک به مناسبت سالروز میلاد زینب کبری(س) و روز پرستار، گفت: خدایا به آبروی زینب(س) ما را حامی دین، قرآن و اسلام قرار بده. «والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته»