رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با اشاره به آیه 118 سوره مبارکه «آل عمران» درباره دشمنشناسی، تصریح کردند: «قَد بَدَتِ البَغضآءُ مِن اَفواهِهِم»؛ حرفهایى هم که میزنند، نشان میدهد که چقدر این بغض و دشمنى عمیق است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار خود با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری حاوی سرفصلهای متعددی بود، اما آنچه در اینجا مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت، استنادات قرآنی فرمایشهای ایشان است.
اولین فرازی که در بیانات رهبر معظم انقلاب به آیهای شریفه از قرآن مجید ارجاع داده شده است، ذکر مفسدهها و منکراتی است که امروز، دامان جامعه غرب را گرفته است؛ معظم له با آیهای که از سوره مبارکه «عنکبوت» وام گرفتند، بدون ذکر مثال صریح، فسق و فساد غرب امروز بهویژه در مقوله همجنسبازی را به فساد قوم لوط تشبیه کرده و فرمودند: «قتل و غارت و خشونت، و شهوترانىهاى مسخکننده انسان، ازدواج با همجنس! این غیر از همجنسبازى است، بهمراتب بالاتر است؛ یعنى علناً منکرِ ضد فطرت را در زندگى خودشان راه بدهند؛ «وَ تَأتونَ فى نادیکُمُ المُنکَر» (عنکبوت؛ 29) که در قرآن هست. امروز علناً و صریحاً به این اعتراف میکنند، و دو همجنس با یکدیگر ازدواج میکنند، و کلیساها این را ثبت میکنند، و رئیسجمهور آمریکا اظهار نظر میکند و اظهار عقیده میکند و میگوید من موافقم با این کار و مخالف نیستم! یعنى از پرده برون افتاده آن فساد باطنى و درونى در این زمینههاى شهوترانى و مانند اینها»
نکته بعدی در سخنان رهبر معظم انقلاب، موضوع دشمن بود: «یک واقعیت دیگرى که نباید غفلت کرد، دشمنى دشمنان ما است. از دشمنى دشمن نباید غفلت کرد. به قول سعدى: «دشمن چون از همه حیلتى فرومانَد، سلسله دوستى بجنبانَد»، آنگاه در دوستى کارى کند که هیچ دشمنى نکرده باشد؛ این را نباید فراموش کنیم؛ این واقعیتى است؛ دشمن ما هستند، دشمن اسلامند، دشمن استقلال ملى ما هستند و دشمن ملت ما هستند بهخاطر این خصوصیات؛ بله، اگر چنانچه این ملت از انقلاب دست برمیداشت، از اسلام دست برمیداشت، خودش را تسلیم متجاوز و متعدى میکرد، از ملت ما خیلى هم راضى بودند، خیلى هم تعریف میکردند، اما با ملت بدند بهخاطر این. قَد بَدَتِ البَغضآءُ مِن اَفواهِهِم؛ حرفهایى هم که میزنند، نشان میدهد که چقدر این بغض و دشمنى عمیق است. وَ ما تُخفى صُدورُهُم اَکبَر؛ آن مقدارى که میگویند بخشى از آن دشمنىها است که اینها بر زبان مىآورند، والا آنچه که در دلهاى آنها است بهمراتب بیشتر است؛ این هم یک واقعیتى است که نباید از یاد برد و نباید فراموش کرد».
آیهای که رهبر معظم انقلاب در این بخش قرائت کردند مربوط به سوره آل عمران است که میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِکُمْ لاَ یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الآیَاتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ : اى کسانى که ایمان آوردهاید از غیر خودتان [دوست و] همراز مگیرید [آنان] از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمىورزند آرزو دارند که در رنج بیفتید دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است و آنچه سینههایشان نهان مىدارد بزرگتر است در حقیقت ما نشانهها[ى دشمنى آنان] را براى شما بیان کردیم اگر تعقل کنید».
نکاتی که از آیه میتوان استخراج کرد، به این شرح است:
1- بیگانگان را مَحرم اسرار خویش قرار ندهیم. «لا تتخذوا بطانة من دونکم» وجود مستشاران خارجى در کشورهاى اسلامى، ممنوع است.
2- رازدارى، یک وظیفه قطعى است. «لاتتخذوا بطانة من دونکم»
3- هر مسلمانى هم که مصداق «دونکم» باشد، نباید محرم اسرار قرار گیرد، زیرا در میان مسلمانان نیز افراد فتنهجو و جاسوس، کم نیستند. «لاتتخذوا بطانة من دونکم...»
4- ملاک دوستى و روابط صمیمانه مسلمانان با سایر جوامع باید ایمان باشد. «لاتتخذوا بطانة من دونکم»
5 - جامعه اسلامى، برتر از جامعه غیر اسلامى است. «دونکم» بجاى «غیرکم» نشان آن است که غیر مسلمانان، دون و پائیناند. «من دونکم»
6- اوّلین حرکت و خطر دشمن، تهاجم فرهنگى است. دشمن در ضربه زدن به فکر و اندیشه کوتاهى نمیکند. «لایألونکم خبالاً»
7- دشمنان با روشهاى گوناگون با ما برخورد میکنند: 1- فساد. «لایألونکم خبالاً» 2- فشار. «ودّوا ما عنتم» 3- نفاق. «ماتخفى صدورهم اکبر»
8 - دشمنان خود را بشناسید و هشیار باشید، آنان ذرّهاى در توطئه و فتنه علیه شما کوتاهى نمیکنند. «لا یألونکم خبالا ودّوا ما عنتّم»
9- اوامر و نواهى الهى، دلیل و فلسفه دارد. اگر شما را از روابط صمیمانه با دشمنان نهى میکند، به خاطر آن است که آنان در توطئه علیه شما کوتاهى نمیکنند. «لاتتخذوا... لا یألونکم»
10- از کوزه همان برون تراود که در اوست. از دشمن انتظارى جز بغض و کینه نیست. «قد بدت البغضاء من افواههم»
11- دشمنان خود را از تبلیغات آنان بشناسید. «قد بدت البغضاء من افواههم»
12- روابط صمیمى با دشمنِ توطئهگر، نشانه بىعقلى است. برخورد با صفا، با افراد بىصفا، کم عقلى است. «ما تخفى صدورهم اکبر... ان کنتم تعقلون»
13- خداوند به درون همه آگاه است و نقشههاى دشمنان اسلام را افشا مىکند. «وما تخفى صدورهم اکبر»
14- دشمنان شما منافق هستند، ظاهر و باطنشان یکى نیست. «ما تخفى صدرهم»
15- خداوند با معرّفى روحیات دشمن، با شما اتمام حجّت کرده است. «قد بیّنا الایات»
16- مؤمن بودن مسئلهاى است و عاقل بودن مسئله دیگر، لذا در این آیه خداوند به مؤمنان مىفرماید: کفّار را محرم اسرار خود قرار ندهید، اگر عقل دارید. «یا ایها الّذین آمنوا... ان کنتم تعقلون»
بهیادآوری شرایط پیشین در دوره مبارزات و موانع پیش رو در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که مزین به آیه شریفه «وَاذْکُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِیلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِی الأَرْضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: و به یاد آورید هنگامى را که شما در زمین گروهى اندک و مستضعف بودید مى ترسیدید مردم شما را بربایند پس [خدا] به شما پناه داد و شما را به یارى خود نیرومند گردانید و از چیزهاى پاک به شما روزى داد باشد که سپاسگزارى کنید (انفال 26)» محور بخش دیگری از بیانات رهبر معظم انقلاب بود.
ایشان میفرمایند: «کجا بودیم ما، به کجا رسیدیم؛ وَاذکُروا اِذ اَنتُم قَلیلٌ مُستَضعَفُون؛ یادمان نرود آنروزى را که ما مستضعف بودیم، کم بودیم، زیردست بودیم، هم ملت ایران اینجور بود، هم جامعه متدین اینجور بود، هم روحانیون اینجور بودند، هم جوانان علاقهمند اینجور بودند، کم و مستضعف و زیردست بودند؛ امروز بحمدالله خداى متعال دست آنها را قوى کرده است. بهنظر من یکى از وظائف ما این است که ما ببینیم، این واقعیتها را از یاد نبریم، این واقعیتها را به یاد داشته باشیم؛ این یک وظیفه».
مسلمانان مکّه قبل از هجرت پیامبر به مدینه، همواره مورد اذیّت و آزار و شکنجه مشرکان بودند، لذا با سفارش و تدبیر پیامبر(ص) به صورت فردى یا دستهجمعى به دیگر مناطق هجرت مىکردند؛ بعضى به حبشه، بعضى به یمن و طائف و برخى به شعب ابىطالب رفتند و پیوسته در ترس و اضطراب بودند و هنگامى که به مدینه مهاجرت کردند، هیچ خانه و کاشانهاى نداشتند و عدّه بسیارى از آنان جزو اصحاب صُفّه و در مسجد پیامبر جاى گرفته بودند. انصار نیز در اوائل هجرت پیامبر به مدینه، در فقر و ندارى و قحطى گرفتار بودند به حدّى که به دانهاى خرما بسنده مىکردند، به علاوه گرفتار اذیّت و آزار یهودیان نیز بودند.
امّا در اواخر بعثت، خداوند به مسلمانان مکنت و توانایى داد و به چنان قدرتى رسیدند که اهل ذمّه به آنان جزیه مىدادند و یا مشرکان همواره در ترس و اضطراب از کشته و اسیر شدن و به غلامى و کنیزى گرفته شدن توسط مسلمانان بودند و بعضى نیز با طوع و رغبت اموال خود را تقدیم مسلمانان مىکردند. در اینجا خداوند ضعف و ناتوانى آنان را یادآور مىشود تا شکرگزار قدرت و امنیّت بوجود آمده باشند.
رهبر معظم انقلاب در ادامه در مورد مرزبندی با دشمنان تصریح میکنند: «وظیفه مرزبندى صحیح و صریح با جبههى دشمن است؛ مرزبندى. آیه شریفه میفرماید: قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَءآؤُا مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ الله کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَالبَغضآءُ [ابداً] حَتّى تُؤمِنوا بِاللهِ وَحدَه. قرآن فقط تاریخ نگفته، تصریح میکند که این اسوه حسنهاى است براى شما ـ قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبراهیم ـ یعنى باید اینجورى باشید، مرزبندى باید بکنید. مرزبندى به معناى این نیست که ما رابطهمان را قطع بکنیم؛ توجه بکنید، مغالطه نکنند که شما میگویید ما با همه دنیا دشمنیم؛ نه، مرزبندى کنید، مرزها مخلوط [نشود]. مثل مرز جغرافیایى؛ در مرز جغرافیایى شما بین کشور خودتان و کشورهاى اطرافتان مرز معین میکنید؛ معناى این مرز این نیست که شما نمیروید آنجا، آنها نمىآیند اینجا؛ معناى این مرز این است که هر رفتوآمدى منضبط خواهد بود.
این فراز از سخنان ایشان مستند به آیه چهارم سوره مبارکه «ممتحنه» شده است: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ ... : قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانى که با اویند سرمشقى نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستید بیزاریم به شما کفر مىورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتى که فقط به خدا ایمان آورید.
مقام معظم رهبری در ادامه میفرمایند: «معلوم باشد کِى میرویم، چه کسى میرود، چهجور میرود؛ چه کسى مىآید، کِى مىآید، چهجور مىآید، چرا مىآید؛ مرزبندى در مرزهاى جغرافیایى اینجور است؛ در مرزهاى عقیدتى هم همینجور است. در همین آیهى شریفه، بعد از آنکه خداى متعال این اسوهى حسنه را و عمل ابراهیم را بیان میفرماید، بعد میفرماید: اِلّا قَولَ ابراهیمَ لِاَبیهِ لَاَستَغفِرَنَّ لَک؛ یعنى این مرزبندى، مانع این نیست که ابراهیم به پدرش بگوید که من به تو ترحم میکنم، براى تو استغفار میکنم؛ اینها همه هست».
رهبر معظم انقلاب در توضیح معنای مرزبندی با دشمن اظهار میکنند: «بنابراین معناى مرزبندى این است که مشخص باشد ما چه کسى هستیم، شما چه کسى هستید. من گمان میکنم سورهى مبارکه قل یا ایها الکافرون همین مرزبندى را بیان میکند: لا اَعبُدُ ماتَعبُدون، و لا اَنتُم عابِدُونَ مااَعبُد؛ یعنى مرز مشخص باشد، مرز مخلوط نشود. کسانى که سعى میکنند این مرز را کمرنگ کنند یا محو کنند یا از بین ببرند، اینها خدمت نمیکنند به مردم، اینها خدمت نمیکنند به کشور؛ چه مرزهاى دینى و عقیدتى، چه مرزهاى سیاسى.
سوره کافرون به صراحت بر ضرورت مرزبندی با کفار تأکید کرده است از این رو مورد استناد حضرت آیتالله خامنهای در این بخش از سخنانشان با اعضای مجلس خبرگان رهبری قرار گرفته است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بحث استقامت و پرهیز از ندامت در برابر مشکلاتی که در طول مسیر برای جامعه انقلابی پیش میآید، را مطرح کرده و میفرمایند: «بعضىها هم بمجرد اینکه یک مشکلى براى کشور پیش مىآید، فوراً شروع میکنند به ملامت کردنِ کسانى که استقامت کردند که: هان، دیدید، آدم وقتى اینجور سر حرفش مىایستد، این مشکلات پیش مىآید! در صدر اسلام هم بود دیگر: لَو اَطاعونا ماقُتِلوا قُل فَادرَءوا عَن [اَنفُسِکُمُ] المَوت. خداى متعال اگر چنانچه بنا گذاشته باشد بر طبق سنت الهى حرکت نکنیم، خب، دچار مشکلات میشویم».
در این بخش به آیهای از سوره آلعمران استناد شده است که متن کامل آن به این شرح است: «الَّذِینَ قَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُواْ لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُوا عَنْ أَنفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ : همان کسانى که [خود در خانه] نشستند و در باره دوستان خود گفتند اگر از ما پیروى مىکردند کشته نمىشدند بگو اگر راست مىگویید مرگ را از خودتان دور کنید» (آل عمران: 168)
ایشان همچننین میافزایند: «... اینجور نیست که در جنگ بدر بگویند: یَقولونَ لَو کانَ لَنا مِنَ الاَمرِ شَىءٌ ما قُتِلنا هاهُنا؛ اینجورى نیست قضیه که اگر چنانچه ما تسلیم شدیم در مقابل دشمن، آنوقت مشکلات ما برداشته خواهد شد، برطرف خواهد شد؛ نخیر» (آل عمران 154)
متن کامل آیه به این شرح است: « ثُمَّ أَنزَلَ عَلَیْکُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا یَغْشَى طَآئِفَةً مِّنکُمْ وَطَآئِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَیْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فِی أَنفُسِهِم مَّا لاَ یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ کُنتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِیَبْتَلِیَ اللّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحَّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ : سپس [خداوند] بعد از آن اندوه آرامشى [به صورت] خواب سبکى بر شما فرو فرستاد که گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى [تنها] در فکر جان خود بودند و در باره خدا گمانهاى ناروا همچون گمانهاى [دوران] جاهلیت مىبردند مىگفتند آیا ما را در این کار اختیارى هست بگو سررشته کارها [شکستیا پیروزى] یکسر به دست خداست آنان چیزى را در دلهایشان پوشیده مىداشتند که براى تو آشکار نمىکردند مىگفتند اگر ما را در این کار اختیارى بود [و وعده پیامبر واقعیت داشت] در اینجا کشته نمىشدیم بگو اگر شما در خانههاى خود هم بودید کسانى که کشته شدن بر آنان نوشته شده قطعا [با پاى خود] به سوى قتلگاههاى خویش مىرفتند و [اینها ] براى این است که خداوند آنچه را در دلهاى شماست [در عمل] بیازماید و آنچه را در قلبهاى شماست پاک گرداند و خدا به راز سینهها آگاه است».
اتکای به امر الهی نیز مورد توجه مقام رهبری قرار گرفت و در این باره میفرمایند: «و اتکاء به حمایت الهى امر بسیار مهمى است؛ حالا جناب آقاى مهدوى آیه شریفه مربوط به قوم موسى را خواندند، یک بخش دیگر را هم من بخوانم که وقتىکه بنىاسرائیل حرکت کردند و از مصر بیرون آمدند و جناب موسى اینها را آورد، خب بعد از مدتى لشکر فرعون از پشت رسید؛ فَلَمّا تَرآءَا الجَمعانِ قالَ اصحابُ موسى اِنّا لَمُدرَکون، وقتى که این دو جمعیت به حدى رسیدند که دیگر همدیگر را از دور میدیدند یعنى اینها میدیدند که آنها دارند مىآیند، آنها هم اینها را میدیدند؛ قالَ اصحبُ موسى اِنا لَمُدرَکون، پدرمان در آمد، از دست رفتیم؛ قالَ کَلّا اِنَّ مَعِىَ رَبّى سَیَهدین».
آیاتی که در این فراز از سوی مقام معظم رهبری مورد اشاره قرار گرفتهاند، از سوره «شعرا» برگرفته شدهاند.
رهبر معظم انقلاب بیمناک نشدن را بهعنوان وظیفه دیگر برشمرده و تصریح میکنند: «ببینید این درس است: با خدا باشید، خداى متعال مگر وامیگذارد بندهاى را که با او باشد؟ لاَتخافا اِنَّنى مَعَکُما اَسمَعُ و اَرى؛ در بخش دیگرى از قضیه حضرت موسى. با خدا که باشیم، براى خدا که باشیم، خداى متعال کمک میکند. این هم این وظیفهى دیگر، بیمناک نشدن.
این آیه را قرآن در سوره طه و در جریان نقل ماجرای حرکت حضرت موسی(ع) و هارون(ع) به سمت دربار فرعون برای ابلاغ پیام الهی آورده است: «قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى : فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم» (طه: 46)
منبعشناسی:
• پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله العظمی خامنهای
• تفسیر «درسهایی از قرآن»؛ حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی