منبع : بنیاد فرهنگی امامت
از منظر قرآن کریم، نه روابط نسبی(روابط خانوادگی، بدون ازدواج) و نه سببی(روابط خانوادگی، مبتنی بر ازدواج) لزوماً بیان گر رضایت اخلاقی و اعتقادی طرفین نیست. گاه شرایط به گونه ای اقتضا کرده که بدون وجود رضایت مندی، ازدواج صورت گرفته است. مهم تر آن که به دلالت قرآن مجید، هیچ گاه نسب و سبب، عامل سعادت فرد نیست.
ابو لهب – عموی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) – به دلیل رابطه ی خویشاوندی با برترین نبی الهی، سعادت مند نشد؛ بلکه در اثر ایمان نیاوردن و تصمیم بر قتل نبی مکرّم (صلی الله علیه و آله) در زمره ی جهنّمیان قرار گرفت (سوره ی مسد).
همسران حضرت نوح و لوط (علیهم السلام) با وجود رابطه ی سببی با انبیای الهی، بهشتی معرّفی نشدند؛ بلکه قرآن کریم، در توصیف آنان، واژه های (کافر)،(خائن)،(مجرم) و (وارد شده در جهنّم) را به کار برده است. ( تحریم، 10؛ اعراف، 83؛ نمل،57؛ عنکبوت، 32و 33). آسیه همسر فرعون از زنان مؤمن و بهشتی، هرگز به اعمال همسرش رضایت نداد.(تحریم، 11) پسر حضرت نوح نیز از ایمان پدرش سودی نبرد و در دریا غرق شد.(هود، 46).
طبق آیات شریفه ی قرآن کریم، عدّه ای در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)ادّعای ایمان داشتند؛ ولی تاب هیچ کونه سختی را نداشته، با مسلمانان همراه نبودند، زمانی که نصرتی به مسلمانان می رسید، آن ها می گفتند : (إنّا کنّا معکم) یعنی ما با شماییم ای پیامبر! خداوند در ادامه نهیب می زند که خود به حقیقت دل هایشان آگاه است! به عبارت دیگر، قرآن تصریح می کند اینان که ادعای ایمان و همراهی پیامبر(صلی الله علیه و آله) را داشتند، مؤمن نیستند تا آن جا که برخی رامنافق نامیده است. (عنکبوت، 10 و 11).
پس هر آن کس که در کنار خاتم رسولان (صلی الله علیه وآله) باشد ولی در دل به ایشان ایمان نداشته باشد، در جرگه ی (والذین معه)(فتح، 29) نیست (از «والذین معه» (کسانی که با پیامرند) به فراوانی در تابلو های پرسش آور نصب شده در بقیع و اُحُد، استفاده نامناسب شده است) !
منبع : بنیاد فرهنگی امامت